عشقمون به ظاهر دو طرفس ولی واقعیتش فقط من عاشقشم..واسش فداکاری میکنم، کارم سه چهاربرابر شده، هر سازی میزنه میرقصم. فقط واقعا بچه نمیخام.. نمیتونم... مثلا اون میگه واقعا اگه عاشقمی واسم بچه بیار... میگه سنت داره میره بالا و این اخرین فرصت واسه داشتن بچس.. بعد از امتناعم از باردار شدنم زندگیم مثل زهر شده...
من خواستگارای زیادی داشتم با خیلی شرایط بهتر و ادمای معقولتر.. ولی دلبستش شدم..شاگرد من بود توی دانشگاه و کم کم بهم نزدیک شد
حق طلاق اصلا واسم مهم نبود.. فقط یه بار پسرم مطرحش کرد و دنبالشو خانواده خودم گرفتن که نتیجه ای هم نداشت،
خانواده همسرم زیربار نمیرفتن.
شاهد عینی فقط پسرمه.. بعید میدونم کسی زیر بار بره... چون زندگیمون از بیرون هنوز ظاهر خوبی داره.
مهریه من عندالاستطاعس.. یعنی اگر توانشو داشت پرداخت میکنه.
وکیلی که پیشش رفتم میگه 200 میلیون رو یا باید بعد طلاق بهش بدی یا قبلش... بعدش رو که احتمالا همسرم قبول نمیکنه.. قبلش هم اگه بدم که ممکنه امضا نکنه چیزیو..